گفتگو با هما ارجمند در باره کنفرانس؛
يک سيستم آموزشى سکولار براى همه !
يک دنياى بهتر: کنفرانس "یک سیستم آموزشی سکولار برای همه" بزودی در کانادا برگزار میشود. چرا این کنفرانس با این تم برگزار میشود؟ مگر در کانادا چه سیستم آموزشی وجود دارد؟
هما ارجمند: همانطور که مطلع هستید شبکه یک سیستم آموزشی سکولار برای همه از سال ٢٠٠٥ بمنظور جدائی مذهب از آموزش و پرورش کانادا تشکیل شد. این شبکه تا کنون چندین جلسات عمومی٬ کنفراس مطبوعاتی٬ تظاهرات و نشست با نمایندگان دولت داشته است. فعالین این شبکه دائما در رسانه ها در خصوص تبلیغ یك سیستم آموزشی حضور بهم میرسانند. لازم بیاد آوری است که بخاطر فعالیتهای این شبکه بود که طرح ایجاد مدارس اسلامی به هزینه دولت به عقب راندہ شد و طراح آن جان توری لیدر حزب محافظه کار در استان انتاریو در انتخابات گذشته رای نیاورد. کنفراس ٢٨ می امسال٬ بنام دیوارها را فروریزیم! یك سیستم آموزشی سكولار برای همه! در امتداد فعالیتهای گذشته ماست .
اما قبل از اینکه توضیح دهم چرا این نام را انتخاب کردیم٬ لازم است کمی در مورد قوانین کانادا صحبت کنم. قوانین کنونی در کانادا علی العموم متاثر از مذهب است. بخصوص قوانین مدنی آن رنگ و بوی مذهب کاتولیک و پروتستان را دارد. نکته دیگر اینکه هیچ قانونی از کتاب قانون کانادا حذف نمی شود بلکه به آن اصلاحیه وارد می شود ولی این به آن معنا نیست که دیگر قوانین گذشته یا کهنه مورد استفادہ قرار نمی گیرد. برای نمونه هنوزهم می شود دختران جوان ١٤ ساله را به ازدواج قانونی مردان سالمند در آورد، بشرط اینکه والدین دختر کتبی اجازہ این ازدواج را دادہ باشند. اما شهروندان کانادا على العموم از این قانون پوسیدہ مطلع نیستند و اگرهم باشند مورد تائیدشان نیست. ما هم در مبارزہ علیه دادگاههای اسلامی (شريعه) در کانادا از این قانون مطلع شدیم. اما اینجا و آنجا ممکن است که گروههای مذهبی چون مارمونها از این قانون بطور مخفیانه از شهروندان دیگر٬ البته نه مخفیانه از دولت٬ استفادہ کنند. حتما خوانندگان عزیز نشریه از جریان مارمونها در بانتیفول برتیش کلمبیا مطلع هستند. در این سکت با استفادہ از قانون ذکر شدہ دختران جوان زیر سن قانونی را با رضایت والدینشان به ازدواج مردان مسن در می آورند. جدا از آن٬ در این سكت چند همسری هم متداول است. حفظ قوانین قرون وسطائی در کتابهای قانون کانادا معضل بزرگی است .
آموزش و پروش کانادا هم از این قاعدہ مستثنی نیست. بخشی از قوانین آن متعلق به یک قرن پیش است. بطور مثال ایجاد مدارس کاتولیک به هزینه دولت که در سال ١٨٦٧ بتصویب رسید، هنوز هم از نظر قانونی معتبرهستند. متاسفانه٬ هم اکنون در چهار ایالت کانادا که شامل آلبرتا٬ آنتاریو٬ سسکچوان و نورت وست تریتروی است٬ با استفادہ از همین قانون مدارس کاتولیک را با بودجه دولت دارند ادارہ می کنند. طبق این قانون سایر مذاهب دیگر هم می توانند مدارس خود را داشته باشند بشرط اینکه ثابت کنند که حد نصاب را در آن منطقه کسب کردہ اند .
اما چرا کنفرانس را بنام دیوارها را فرو ریزیم! یک سیستم آموزشی سکولار برای همه! برگزار میکنیم؟
همانطور که می دانید سیاست چند فرهنگی کشور کانادا باعث تفکیک شهروندان آن بر اساس ملیت٬ مذهب و حتی رنگ پوست شدہ است. این تفکیک را بطور فیزیکی هم می شود مشاهدہ کرد. در مناطق معین شهروندان معینی زندگی می کنند. بطور مثال٬ اکثر کسانی که از ایران آمدہ اند در یک منطقه شهر تورنتو متمركزند. در شهرهای بزرگ پدیده ای بنام چاینتا، ایتالیای كوچك، هند كوچك، منطقه یهودی نشین و روسی نشین خیلی متداول است. این "كاميونتى ها" سوخت و ساز خود را دارند. به همین منظور بعضا حتی نیازی به فراگیری زبان انگلیسی هم نیست چرا که کلیه کارهای روزمرہ خود را می توانند بدون فراگیری زبان انگلیسی هم انجام دهند. از دکتر٬ مکانیک٬ بنا، مغازہ دار گرفته تا حفظ رسم و رسوم. در نتیجه یک دیوار مستحکم کاذب دور آنان بخاطر سیاست چند ملیتی کشیدہ شدہ است که مانع ادغام آنها با سایر شهروندان دیگر شدہ است. موضوع دهشتناک دیگر وجود همین مدارس مذهبی است که جدا سازی کودکان را در این مناطق تشدید کردہ است. بطور مثال امروز کودکان محله هند کوچک که از سایر کودکان مناطق دیگر جدا شدہ اند و فقط شانس برخورد و فراگیری و بازی با کودکان هم محله خود را دارند. بخاطر مذهب والدینشان، باز هم حوزه فعل و انفعال آنها در محدودہ کوچکتر انجام میگیرد. بدین وسیله امکان قاطی شدن با سایر کودکان مناطق دیگر ضعیف تر و تا حدی غیر ممکن می شود .
در واقع مدارس مذهبی در امتداد سیاست چند فرهنگی کاناداست که سیاستی کاملا غیر انسانی است و مانع جذب کودکان در جامعه و برسميت شناسى حقوق آنها شدہ است. نام کنفرانس به همین منظور انتخاب شدہ است .
يک دنياى بهتر: شما در مورد کودکان و حقوق جهانشمول آنها صحبت خواهید نمود. مقداری میتوانید در این مورد برایمان بگوید .
هما ارجمند: من همانند کلیه مدافعین راديکال حقوق کودک به این معتقد هستم که دولت در قبال کودک بطور همه جانبه متعهد و مسئول است. دفاع از حقوق جهانشمول کودک یعنی دفاع از حقوق كودكان بدون درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی خانواده ها، مذهب و ملیت و زبان و فرهنگ اولیای آنان٬ و تامین مصونیت جسمی و روانى آنان از هر نوع آسیب و محرومیت و آزار. دولت موظف است بدون تبعیض در جهت رشد و سلامتی کودک٬ از تغذیه گرفته تا بهداشت، تحصیلات و تفریح او را تامین کند و با آخرین دست آوردهای بشری قرن بیست یکم٬ از تکنولوژی گرفته تا روانشناسی٬ در جهت رفاہ و شادی کودکان اقدام کند. تنها در این صورت است که کودکان ما می توانند با هم رشد کنند٬ هم دیگر را بشناسند، با هم کسب دانش کنند٬ بدون اینکه فاکتورهائی چون مذهب، رسم و رسوم ٬ ملیت والدینشان کوچکترین تاثیری در برخورد آنان نسبت به هم داشته باشد .
به همین منظورایجاد سد محکم در مقابل دسترسی مذهب و دستگاهای مذهبی به کودک و دست اندازى به حقوق او یک شرط اساسی است. ما باید این خواست را به دولتها تحمیل کنیم. سخنرانی من در این رابطه است. من میخواهم از این زاویه تاكید كنم كه مدارس مذهبی نه تنها نباید بودجه دولتی در اختیارشان قرار گیرد بلكه مدارس مذهبی تا حد دیپلم برچیده شوند. در حال حاضر در استان انتاریو مدارس كاتولیك بودجه دولتی دریافت میكنند. مبارزه برای قطع بودجه دولتی، كه "شبكه" كمپین اش متمركز بر آن است٬ قدم اول جهت برچیدن همه مدارس مذهبی است. من تاكیدم بر این است كه كودكان مذهب ندارند و از رو مدارس مذهبی باید برچیده شوند .*